| |
یک تصویر هزار کلمه می ارزد، یک فیلم هزاران هزار کلمه
یک ضرب المثل چینی: « یک تصویر هزار کلمه می ارزد.» و این حقیقتی انکارناپذیر در عصر حاضر است : عصر ارتباطات! و زبانِ تصویر، گویاترین، صریح ترین و قابل فهم ترین نوع ارتباط در بین ابناء بشر است. و داستان گویی... حتی مستندسازی در عرصه سینما و تلویزیون نیز حاوی یک روایت هرچند نامحسوس داستانی، برای جذب مخاطب است. در اهمیت داستان، داستان گویی و داستان شنیدن، همان بس که اولین شناخت بشر از تاریخ و زندگی خود بر اساس نمایشنامه ها و داستان های کهن به یادگار مانده و بدین ترتیب زندگی رفتارشناسانه ی انسان کهن، قابل فهم و درک برای بشر مدرن شده است. اهمیت داستان تا بدان حد است که کتب مقدس الهی همچون تورات، انجیل و قرآن ، سعی کرده اند که محتوای اخلاقی و عبرت آموز بشر را در لابلای داستان های واقعی به مردم ارزانی نمایند. حکایت های لقمان، سرنوشت قوم لوط، حکایت قارون، آدم و حوا ، یوسف نبی و صدها نمونه دیگر گویای این نکته مهم هستند... و سینما....متولد شد. سینما در بستر فیلمسازی اش، قالبی است بس شگف انگیز و جذاب برای داستان گویی ، روایت بهتر ، عمیقتر و صد البته تاثیرگذارتر. پس من معتقدم و حتما شما با من موافقید که: اگر به قول چینی ها : یک تصویر هزار کلمه می ارزد، بنابراین: یک فیلم هزاران هزار کلمه ارزش دارد!!! امروزه تاثیرات عمیقی که فیلم های حرفه ای ، تبلیغاتی، گزارشی، آموزشی، داستانی، مستند، صنعتی، نماهنگ و خبری به روی مخاطب(تماشاگر و مشتری)می گذارد، برکسی پوشیده نیست. وجود حجم گسترده ای از مفاهیم و اطلاعات در فیلم و استقبال صاحبان خرد و آگهی از این شیوه ارتباطی غیر قابل انکار است. در دنیای امروز موضوعات بسیاری بصورت فیلم در خانه ها، سالن ها، معابرعمومی ،تلویزیون ،اینترنت، سمینارها، نمایشگاه ها، جلسات عمومی و خصوصی و... به نمایش درمی آیند و برای میلیون ها مخاطب عرضه می گردند.این نکته نشان از اقبال و گرایش بی حد و حصر مردم برای دریافت مفاهیم و اطلاعات در کمترین زمان و سرگرم کننده ترین راه ممکن است. عطش سیری ناپذیری که فقط با شناخت نیازها و با نمایش فیلم تا حد زیادی فرو می نشیند . علت این تاثیرات را باید در تحرک تصویر، پویایی، رنگ، اصوات، موسیقی، ریتم و در کل جذابیت و اعجاز رسانه سحرانگیز « فیلم » برشمرد.
| |
| |
|